ایده های پولساز زیادی برای کار در منزل و کارآفرینی با سرمایه کم وجود دارد که میتوان از همین امروز با سرمایه کم شروع کرد. یک اصل را هرگز فراموش نکنید، موفقیت فقط داشتن ایده های پولساز نیست بلکه پیاده سازی و اجرا کردن ایده هاست.تایوانیها یک شعار اقتصادی جالب دارند: «هر خانه یک کارخانه و هر کارخانه یکخانه!» این شعار اولین بار باهدف توسعه کسبوکارهای کوچک خانگی طراحی شد. آنها گام اول کسبوکارهای کوچکشان را با فرآوری ساده محصولات برداشتند.تجهیزات لازم برای اجرای این سه ایده پولساز را با کمتر از ١٠ میلیون تومان میتوانید، تهیه کنید. با در نظر گرفتن هزینه تهیه مواد اولیه حداکثر به ١۵ میلیون تومان سرمایه برای یک کارآفرینی خانگی پولساز نیاز خواهید داشت.یک دلیل ساده برای شروع یک کسب و کار این است که به سود برسیم. خوب، بهترین و پرسودترین کسب و کارهای کوچک کدامها هستند؟ چه چیزی یک ایده کسب و کار کوچک را پرسود میکند؟ اگر بخواهید یک کسب و کار کوچک راهاندازی کنید اینها سوالاتی هستند که به ذهنتان میآیند. با توجه به گسترش استفاده از اینترنت در بین افراد جامعه و سوق یافتن انواع تجارت های سنتی و مدرن به سمت الکترونیکی و اینترنتی شدن، روز به روز شاهد به وجود آمدن سایت های جدید در این زمینه هستیم.از فروشگاه های اینترنتی گرفته تا سایت های خرید و فروش اجناس و کالاهای فیزیکی و مجازی.همه این عوامل نشان دهنده این است که تجارت در سطح اینترنت به صورت چشمگیری در حال رشد و پیشرفت است.
یکی دیگر از مباحثی که در بستر اینترنت امروزه شاهد آن هستیم همکاری ها و مشارکت های اینترنتی می باشد.افراد با تشکیل گروه ها و تیم های اینترنتی به صورت مشارکتی و تیمی اقدام به انجام کارهایی در سطح اینترنت میکنند که در اکثر موارد هم اعضای تیم و گروه از مکان های جغرافیایی متفاوتی هستند و آشنایی کافی نیز به یکدیگر ندارند.همانند راه اندازی استارت آپ های اینترنتی.همه تجارت ها و مشارکت های گفته شده علاوه بر مزایایی که دارد دارای برخی معایب و مشکلاتی نیز هست که در صورت حل شدن این مشکلات چه بسا شاهد گسترش و بالا بودن درصد موفقیت آن ها نیز خواهیم بود.رسیدن به ایده کسب و کار با سرمایه کم ، آرزوی بسیاری از مردم است. اگر شما هم مانند مردم بسیاری از کشورها، در آرزوی راه اندازی کسب و کار شخصیتان هستید. صد البته موانع متعددی وجود دارد که شما را از اقدام عملی برای تحقق آن بازمیدارد. مثلا اینکه ممکن است انگیزه، یا وقت کافی، و یا حتی ایده مشخصی برای اجرای اینکار را نداشته باشید -البته هنوز!بیشتر افراد زمانیکه میفهمند برای شروع یک کسب و کار به پول احتیاج دارند، از فکر کارآفرینی منصرف میشوند -چرا که آنها این پول را ندارند. اما توجه داشته باشید که بهرحال علیرغم همه دشواریها، راههای تامین مالی مختلفی پیش پای شماست، مثل وام، تسهیلات، یا سایر گزینههای تامین مالی مانند تامین مالی از طریق سرمایه گذاری جمع بنابراین پول توجیه مناسبی برای عدم شروع یک کسب و کار نیست. اگر بخواهیم یک قدم از این ادعا هم جلوتر برویم حتی راه اندازی بعضی کسب و کارهای تقریبا سرمایه اولیهای هم نمیخواهد!
وقتی به شرکتهای معروف یا محصولات آنها فکر میکنید، تصویری که در ذهن شما شکل میگیرد به احتمال زیاد تصویری از نشانه آنها است؛ مثلاً سیب گاززده اپل. این پدیده، نشاندهنده آن است که ارزش ذاتی این برندها به خوبی ایجاد و به مرور شکل گرفتهاند. در استودیو تبلیغاتی کینگ، ما فرایند ساختن برندهای فراموشنشدنی و ماندگار را با برنامه ریزی و مدیریت مناسب و عالی شروع و با ایجاد هویت بصری قدرتمند پیش میبریم.داشتن یک هویت و بطور کلی برند با کیفیت و با ثبات شرکت شما را برای مشتری سریعاً قابل شناسایی میکند. برندسازی کمکی است به کمپانی تا خود ر ا در بازار متمایز نشان دهد و توانایی ارضای نیازهای مشتریان را به صورت منحصر به فرد داشته باشد. این عامل شناسایی، وفاداری به برند را در مشتری ایجاد میکند که به تکرار خرید و قابلیت توصیه بیشتر کسب و کارتان به اطرافیان میانجامد.به نظر می رسد که اتخاذ چنین راهبردی، که در اصطلاح به آن برندینگ گفته می شود، مزایایی برای صاحبان کسب و کار داشته باشد. در بیان کارکردهای ویژۀ برند برای محصول اصطلاحاً گفته می شود که یک برند قوی از جانب مصرف کننده دارای ضمانت است. به این معنی که برند محصول به نقطه ای رسیده سهم قابل توجهی از بازار مصرف کنندۀ محصول متقاضی آن هستند و محصولات جایگزین را حتی با پیشنهاد قیمت پایینتر رد می کند.
چرا شرکتها به دنبال فرایند بعضاً هزینه بر برندینگ هستند. دلیل اول و احتمالاً اصلی این است که در دنیای امروز که ویژگی اصلی آن رقابت شدید بر سر تولید محصولات مختلف و پاسخگویی به نیازهای مختلف مصرف کنندگان می باشد، برند یک محصول به مثابه نام آن بوده و کلیۀ کارکردهای یک «نام» را می توان برای آن متصور بود. وقتی کودکی به دنیا می آید، انتخاب نام مناسب برای وی یکی از مهمترین و حتی سخت ترین تصمیماتی است که والدین کودک باید اتخاذ نمایند. در دنیای محصولات و خدمات نیز، وظیفۀ نامگذاری به همین میزان بازاریابان را به چالش می کشد. متخصصین برندینگ این واقعیت را به رسمیت می شناسند که نام برند یکی از فاکتورهای کلیدی ارزش آفرین برای برند و محصول می باشد چرا که بر روی به خاطر آوردن محصول برای مشتری تاثیر گذاشته و حامل معنی بوده و حتی بر وجهه و تلقی عمومی از برند نیز تاثیرگذار می باشد. اگرچه باید گفت نام برند و تنوع آن در ادبیات برندینگ خیلی تازگی ندارد.از جملۀ کارکردهای یک برند کارا، منحصر به فرد نمودن محصول و ایجاد امکان رهگیری سفارشات مربوط به آن محصول می باشد.دلیل دوم فراهم آمدن حمایت قانونی از انحصار ویژگیهای خاص یک محصول می باشد که در صورت عدم ثبت نام تجاری و برند برای محصول امکان کپی برداری و سوءاستفاده از آن فراهم خواهد آمد.سوم اینکه برندینگ این فرصت را برای تولیدکننده فراهم می آورد که برای خود مشتریانی وفادار و سودآور کسب کند. این وفاداری در فضای رقابتی بازار، به شرکت کمک بسیاری خواهد کرد و در طراحی عناصر آمیزۀ بازاریابی و اتخاذ راهبردهای متناسب با هریک، دست مدیران بازاریابی را باز می گذارد.
برند همانند یک موجود زنده دارای صفات و مشخصه هایی است که این نقاط، ضعف و قدرت برندها را تعیین می کند و باعث متمایز شدن بین برندها می شود و در نهایت در ذهن و قلب مخاطب تاثیر می گذارد و مخاطب یک حس متفاوت نسبت به آن برند دارد؛ همین مسئله باعث خرید از میان چندین برند دیگر می شود و در آخر به وفاداری برند ختم می شود.هر گاه توانستید بگوئید که مخاطبان به برند شما وفادارند و تحت هیچ شرایطی، حتی اگر رقیب شما قیمت مناسب، کیفیت مناسب و دیگر وجه تمایزهایی را بدست آورد، باز هم اولین گزینه انتخاب، شما هستید؛ این مسئله زمانی اتفاق می افتد که شما تمام مسائل و اقدامات برند سازی و هویت سازی برند را انجام داده باشید و همیشه در پی ارائه خدمت متمایز و متفاوت به مخاطبان باشید.امروزه در هر صنعتی گزینه های زیادی برای مخاطبان وجود دارد، اما تنها مسئله ای که شما را در اولین گزینه انتخاب قرار می دهد طی کردن مسیر صحیح برندسازی و هویت سازی برند است که در نهایت به وفاداری مخاطبین می رسد. وفاداری بالاترین سطح برندسازی است و رسیدن به وفاداری کارساده ای نیست؛ چرا که زمان، تخصص و انرژی خاص خود را می طلبد. از سوی دیگر رسیدن به وفاداری اگر کار ساده ای بود، تمام برند ها در جایگاه نخست انتخاب مشتری بودند و ارزش برند آن ها در یک سطح بود. پس رسیدن به وفاداری کار بسیار سختی است و در نهایت ماه عسل تمام مسیر برندسازی، رسیدن به وفاداری است.
یکی از نقشهای اصلی «برند» یا «تأثیربرند» هر شرکتی را هویت آن شرکت بازی میکند.در بیشتر موارد، طراحی هویت بر اساس مصالح بصری که در شرکت، کاربرد داخلی دارد به همراه مجموعهای از قواعد انجام می شود. این قواعد که هویت را میسازند معمولاً مشخص میکنند که هویت شرکت باید چگونه در رسانههای گوناگون اجرا شود؛ مثلا از راه تعریف پالت رنگهای تأیید شده، فونتها، لیآوت ها، اندازهها و یا مواردی از این دست. این قواعد تضمینکنندهی پایدار ماندن هویت شرکت است که در عوض، برند را به عنوان کلیتی واحد، قابل بازشناسی میکند.هویت یا «تصویر» شرکت از مواد بصری متعددی ساخته میشود: . لوگو ,اوراق اداری ,ابزار بازاریابی , محصول و بستهبندی ,طراحی پوشاک ,طراحی تابلوها , پیامها و اقدامها , سایر انواع ارتباطات , هر چیز تصویری که در حکم نمایندهی شرکت باشد. همهی این چیزها هویت را میسازند و باید کلیت برند را پشتیبانی کنند. اما لوگو تمام هویت سازمانی و برند را در یک نشانهی قابل تمیز خلاصه میکند. این نشانه، چهرک و سمبل تجارت و در حکم کلیت واحد است.حتما یک برندینگ و هویت سازی اصولی تاثیرات بسزایی در فروش محصول یا ارائه ی خدمات شما خواهد داشت.
برند شخصی شما، علت متمایز نمودن شما از دیگران است. چیزی که باعث می شود تا شما را از دیگران متمایز کند. برند شخصی به مثابه تصویری است که شامل تمامی صفات و ویژگی های شما می باشد که بعد از شنیدن نام شما، آن تصویر در ذهن افرادی که شما را می شناسند پدیدار می شود.جهت ساخت برند شخصی تان، قبل از هرچیز، می بایست تمامی افکارتان را منظم کرده و چشم انداز و آینده مورد نظر خود را به وضوح تصویر سازی نمایید، همچنین مشخص کنید که نزد دیگران،دوست دارید چگونه به نظر آمده و زندگی شخصی تان دارای چه شکل و شمایلی باشد.حقیقی بودن و تک بودن شما به عنوان سنگ بنای برند شخصی شما در نظر گرفته می شود. شما به عنوان کسی که می خواهد برند شخصی خود را خلق نماید وظیفه دارید تا با صفات انسانی که هویت، شخصیت و کاراکتر شما را می سازد آشنا شوید و در انتها، خودتان را به عنوان فردی متمایز پیدا کنید. حقیقی بودن و تک بودن شما به عنوان سنگ بنای برند شخصی شما در نظر گرفته می شود. شما به عنوان کسی که می خواهد برند شخصی خود را خلق نماید وظیفه دارید تا با صفات انسانی که هویت، شخصیت و کاراکتر شما را می سازد آشنا شوید و در انتها، خودتان را به عنوان فردی متمایز پیدا کنید.
به اهداف خود متعهد باشید. یکی از مواردی که در بسیاری از افراد فراموش می شود تعهد به اهداف است. اصولا بسیاری از ما دچار کمبود هدف یا نداشتن هدف نیستیم. خیلی از ما میخواهیم به جاهایی برسیم که اغلب دست یافتنی، قابل اندازه گیری و قابل برنامه ریزی است و اینها به تنهایی میتواند کلید واژه های یک هدف خوب باشد اما اکثرا تعهد درست و پیگیرانه ای نسبت به اهداف خود نداریم و با کوچک ترین ناملایمت از اهداف خود دست می کشیم. بر روی بهبود و ارتقا تمرکز کنید و نه صرفا نتایج. یادمان باشد باید روی تغییر تمرکز کنیم نه نتیجه. اگر برای رسیدن به هدفی حتی یک قدم به جلو برداشته اید این بسیار عالی و خوب است و باید خود را تحسین کنید و اگر با شکستی مواجه شده اید مهارتها و توانمندیهای خود را برای مقابله با شرایط مشابه افزایش دهید. عاشقانه تلاش کنید. اگر عاشق کار و هدفی نباشید هرگز به موفقیت های بزرگی دست پیدا نخواهید کرد. بنابراین ابتدا هدفی انتخاب کنید که عاشقش باشید و سپس کل مسیر را با عشق و علاقه دنبال کنید. اگر واقعا کارتان به شما انگیزه و عشق نمی دهد همین امروز آنرا ترک کنید. هر روز یک قدم به جلو بردارید و حتی افکار خود را توسعه دهید. شما هر روز باید آرزوهای بزرگتری در سر داشته باشید و مرتبا فکر و ذهن خود را تقویت کنید افکار منفی را کنار بگذارید و اگر مشکلاتی هم دارید باید به این باور برسید که برای رسیدن به اهداف بزرگ باید مشکلات بزرگ را پشت سر بگذارید. هیچ چیز آسانی لذت بخش و بزرگ نخواهد بود. قدرت تخیل خود را تقویت کنید. هر چیزی که در تصور شما بگنجد دستیافتنی است. فقط باید به خاطر بسپارید که برای دستیابی به آرزو ها و تخیلات دو راه دارید. یکی اینکه بخوابید و رویای دلخواه خود را در خواب ببینید و دوم اینکه برای رسیدن به رویای خود روش های عملی ترسیم کرده و برای آن تلاش کنید و اصلا مهم نیست که چند نفر به شما می گویند که این رویا ها دست یافتنی نیستند.